جمعه ۲۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۷
هدف اصلی تقریب مذاهب، وحدت در برابر دشمن اسلام است/ تأکید بر کاربردی‌بودن دروس اخلاق در حوزه‌های علمیه

حوزه/ حقیقت تقریب، وحدت در برابر دشمن اسلام است؛ پنج انگشت یک دست، در شرایط عادی از هم فاصله دارند؛ اما هنگامی که دشمن حمله می‌کند، به‌هم می‌چسبند و تبدیل به «مشتی» می‌شوند. این مشت، مشت جهان اسلام علیه استکبار است. این خط، هم خط اهل بیت (ع) و هم خط نظام اسلامی است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله سید احمد خاتمی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در درس اخلاقی که در شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها در مدرسه عالی دارالشفا برگزار شد، درباره جایگاه اهل بیت علیه علیهم السلام و لزوم ارتباط و توسل طلاب به این حجت های الهی و همچنین اهمیت تقریب مذاهب به ایراد سخن پرداخت که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

در رابطه با درس اخلاق دو خاطره در ذهن دارم که مناسب است در این جمع مطرح کنم:

آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی که به درسشان می رفتم، به بنده گفت که من و آیت الله العظمی محسن حکیم درس مرحوم آقا ضیاء از اعاظم نجف می رفتیم؛ مرحوم میزا هاشم از خصیصین جناب ضیاء بود. مدتی دیدم آقا محسن درس نمی آید! به ایشان گفتم شما چرا درس نمی آیی؟ گفت همزمان با درس آقا ضیاء یک درس اخلاق شروع شده، من آن درس اخلاق را برای خودم لازم تر می دانم. تا آن درس اخلاق، پس من آن درس می رم. مرحوم آیت الله العظمی حکیم آیتی از اخلاص بود.

خاطره دیگر این است که من در سال ۱۳۶۴، درس «معالم اصول الفقه» ارائه می‌نمودم. در آن زمان، ریاست حوزه علمیه به عهده آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی بود. ایشان پیامی دادند مبنی بر این که حضرت امام خمینی(ره) نامه ای دارند، پس همگی شما مدرسان حوزه در مدرس امام(ره) جمع شوید.

* پیامی از حضرت امام خمینی(ره) به اساتید حوزه

ما در مدرس امام گرد هم آمدیم. آیت‌الله العظمی فاضل فرمودند: «من حامل پیام امام هستم. پیام امام این است که تمام مدرسان حوزه از ابتدا تا انتها، هفته‌ای یک‌ روز را ده تا پانزده دقیقه‌ای، احادیث اخلاقی تبیین کنند.» این امر، همان‌گونه که بیان شده، یک **ضرورت بدون تردید** است.

من پیشنهادی در خصوص نحوه ارائه دروس اخلاق دارم. پیشنهاد من این است که این دروس کاربردی باشد؛ یعنی معاون تهذیب حوزه در هر مقطعی ارزیابی کند که آسیب‌ چیست؟ به‌عنوان مثال، اگر بخواهم در محفلی تذکراتی بدهم، باید گفته شود: آسیب این است که گرایش به اشتغال است. گاهی همسر فشار می‌آورد، گاهی پدر یا مادر همسر اصرار می کند و در نهایت فرد به این نتیجه می‌رسد که «باید دست خود را در جایی ‌بند کنم» بدیهی است که نظام اسلامی است و خدمت به آن افتخاری بزرگ محسوب می‌شود؛ ولی اگر این روال بشود، آسیب است.

* در جلسات اخلاق دنبال چاره جویی آسیب ها باشیم

یکی از مهم‌ترین راه‌های چاره‌جویی، همین جلسات اخلاقی است که در مدارس تأسیس می‌شود. هر مدرسه‌ای وضعیت خاص خود را دارد. در مدرسه‌ای مثلاً تنبلی کردن طلاب آسیب اصلی است؛ پس استاد باید موضوع درس اخلاق را حول محور تنبلی پیش ببرد.

در مدرسه‌ای دیگر، شاید «وسواس» آسیب اصلی باشد؛ در این صورت نیز باید همان موضوع مورد بحث قرار گیرد. اگرچه این کار که به خود گوینده واگذار شود، مفید است؛ اما طرحی که بنده ارائه می‌دهم، کاملاً اجرایی و کاربردی است.

* توسل به اهل بیت(ع) سیره بزرگان حوزه

این بیان، به‌عنوان مقدمه‌ای مطرح شد. اما آنچه در این روزها — به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) — می‌خواهم عرض کنم، حاصل مطالعه‌ای است که در سیره بزرگان انجام داده‌ام. در این راه، عوامل موفقیت ایشان را نوشته‌ام و از جمله مهم‌ترین آن‌ها، «توسل به اهل بیت علیهم السلام» است. در این راستا، چند نمونه را در محضرتان عرض می‌کنم.

البته در اینجا، پیش از بیان آن نمونه‌ها، لازم می‌دانم -با توجه به اینکه دوستانی که درس ما نیز هستند و شاید بخواهند یادداشت برداری کنند- به‌گونه‌ای بیان کنم که قابل نقل و ضبط باشد.

اول: معرفت اهل بیت (ع) این است که ایشان را به‌گونه‌ای بشناسیم که واقعیت دارند. واقعیت ایشان این است که هرچند اهل بیت (ع) بشر هستند، ولی هرگز بشر معمولی نیستند.

* برخی جریان های انحرافی اهل بیت(ع) را افرادی عادی معرفی می کنند

برخی از انحرافاتی که امروزه در گفته‌های برخی افراد دیده می‌شود -کسانی که هیچ‌گونه شناخت واقعی از اهل بیت (ع) ندارند — این است که اهل بیت (ع) را به‌عنوان افراد معمولی معرفی می‌کنند. این یک نافهمی گسترده است.

فهم اهل بیت (ع) چیست؟

۱. ائمه، خُلَفاء خداوند هستند.

۲. خُلَفاء النبی اند؛

۳. اوّلُوالامرند؛

۴. أهل الذکر هستند؛

۵. حفظه الدین اند؛

۶. باب الله هستند؛

۷. ارکان الارض اند؛

۸. معادن الرساله هستند.

این اوصاف است که باید در نگاه ما به اهل بیت (ع) حاکم باشد. کسانی که ورودی صحیحی به معرفت اهل بیت (ع) ندارند، هرگاه سخن می‌گویند، امام معصوم (ع) را مانند بشری عادی تصور می‌کنند. گاهی انحرافاتی را که در برخی کلام‌ها دیده شده است که حتی ابن تیمیه خبیث که همیشه تابلویی بر ضد اهل بیت (ع) بوده است چنین چیزی از او نقل نشده است. پس از تکرار این سخنان انحرافی خودداری می‌کنم.

* همه ما نسبت به اهل بیت(ع) حقوقی بر گردنمان داریم

مطلب دوم: حقوق اهل بیت (ع) بر ما است که ما مکلفیم این حقوق را ادا کنیم.

۱. «مودّت فی القربی»: در این باره، بیست‌وشش روایت داریم که می‌فرمایند: «مزد رسالت من، همین مودّت فی القربی است.»

اشک‌هایی که در ایام فاطمیه و سایر زمان‌ها ریخته می‌شود، در واقع مصداق «مودّت» است. آن اشک‌های پاک و ناب، زمانی جاری می‌شوند که دل بسوزد. این اشک، پیامی دارد. پیام آن این است: «امام معصوم (ع) چنان دوست‌داشتنی است که هیچ قلمی نمی‌تواند آن را بیان کند و هیچ زبانی نمی‌تواند آن را توصیف کند.»

۲. تمسّک به اهل بیت (ع): در کتاب «کفایة الأثر»، صفحه ۲۲۰، از رسول‌الله (ص) نقل شده: «مَن تَمَسَّکَ بِعِترَتی مِن بَعدی کانَ مِنَ الفائِزینَ.» «فاز» به معنای برنده شدن است. یعنی: «هر کس که در زندگی می‌خواهد برنده و پیروز باشد، باید به اهل بیت (ع) تمسّک کند.» در این زمینه، ۲۰ روایت داریم.

۳. ولایت: پیامبر خدا می‌فرمایند: «من کنت مولا فهذا علی مولا؛ هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست.» این ولایت، یکی از حقوق عینی و اساسی اهل بیت (ع) بر ما است.

۴. تقدیم اهل بیت (ع): در روایتی آمده: «لا یُقاسُ بِنا أحَدٌ، هیچ‌کس را با ما قیاس نکنید» در این زمینه، هشت روایت داریم.

۵. اقتدا به اهل بیت (ع): تمسّک به آن‌ها و قرار دادن‌شان به‌عنوان اُسوه.

۶. گرامی داشتن اهل بیت(ع): رسول خدا می فرمایند: «أیُّهَا النّاسُ ، عَظِّموا أهلَ بَیتی فی حَیاتی ومِن بَعدی ، وأکرِموهُم وفَضِّلوهُم»؛ اهل بیت من را در زندگانی و پس از من گرامی بدارید، ایشان را بر همه ترجیح دهید و دیگران را از ایشان پیش‌بزنید.»

۷. «صلوات بر محمد و آل محمد.»

* معجزه ای از صلوات بر محمد و آل محمد

مرحوم آیت‌الله شهید ‌مدنی نقل می‌کنند که مرحوم آخوند ملا علی معصومی همدان که هم‌درس امام خمینی (ره) بود، داستانی را اینچنین بیان کرد: «گروه‌های زیادی برای دیدار با من می‌آیند و چیزهای خوبی هدیه می‌دهند؛ ولی من هرگز سؤال نمی‌کنم که این را از کجا خریده‌اید، تا اینکه مجبور نشوند به من هدیه دهند. اما روزی یک هیئتی آمدند و عطری بی‌نظیری از آنها به مشام من رسید؛ عطری دل‌نشین که هرگز چنین بویی حس نکرده بودم. در آن لحظه نتوانستم طاقت بیاورم و پرسیدم: «این عطر را از کجا گرفتید؟» همه به سمت یک پیرمرد اشاره کردند. ملا علی از ایشان پرسید: «این عطر را از کجا خریدی؟» ایشان فرمود: «من خریده نیستم. من بسیار صلوات می‌فرستم؛ روزی در خواب، پیغمبر (ص) آمد و لب‌های من را بوسید. از آن روز به بعد، هیچ‌گاه در هیچ مجلسی ننشسته‌ام مگر این که چنین عطری به مشامم برسد.»

این داستان نشان‌دهنده «حق ذکر» و «حق یاد» اهل بیت (ع) است.

ولادت حضرت زهرا (س) را به‌نام حضرت صدیقه‌ی طاهره (س) هر طور که می توانید گرامی بدارید. اگر دختری در خانه دارید، نام او را به نام حضرت زهرا (س) بگذارید. چرا؟ چون این کار موجب تقویت عشق به حضرت صدیقه طاهره در دل‌ها می‌شود.

این مطالب، به‌ویژه برای کسانی که خطیب، واعظ و یا مسئول تشکیل مجالس هستند، بسیار ماندگار و ضروری خواهد بود. زیرا ایشان دسترسی به مناسبت‌ها و محافل عمومی را دارند و باید این نکات را در چنین فرصت‌هایی بیان کنند.

* تشبیهاتی که پیامبر(ص) درباره اهل بیت(ع) دارند

تشبیهاتی که پیغمبر اکرم (ص) درباره اهل بیت (ع) بیان فرموده‌اند، ۵ شباهت است که در روایات به آن اشاره داشته اند:

۱. مثل سفینة نوح (ع):

در روایتی در «بحارالأنوار»، جلد ۲۳، صفحه ۱۰۵ آمده است: «یقول اباذر و هو آخذ بباب الکعبه: من عرفنی، فانی عرفنی و من انکرنی، فانا ابوذر، سمعت النّبی یقول: اِنَّمَا مَثَلُ اَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ.

من تمام وجودم با این روایت هم‌صداست: هر کس که بر این کشتی سوار شود، سرانجام به خیر و سلامت خواهد رسید.

در نقلی از مرحوم آقای حق‌شناس — از علمای تهران — و مرحوم آقای شاه‌آبادی آمده است که در استخاره به عصمت فاطمه (س) می گفتند: «من رکبها نجا، و من تخلّف عنها غرق.»

۲. مثل باب حِطّة بنی‌اسرائیل:

«باب حِطّة» بابی بود که بنی‌اسرائیل از آن عبور می‌کردند گناهانشان آمرزیده می‌شد. در بحارالأنوار، جلد ۳۰، صفحه ۴۰ پیامبر اکرم در حدیثی فرمودند: «اِنَّمَا مَثَلُ اَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی اِسْرَائِیلَ، مَنْ دَخَلَ غُفِرَ لَهُ» اهل بیت (ع) نیز مثل همان باب حِطّة در میان بنی‌اسرائیل هستند؛ هر کس از این دروازه وارد شود، گناهانش بخشیده خواهد شد.»

۳. مثل بیت‌الله‌الحرام:

در روایتی نقل شده: «رسول اللّه صلی الله علیه و آله ـ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ـ : مَثَلُکُم یا عَلِیُّ مَثَلُ بَیتِ اللّه ِ الحَرامِ ، مَن دَخَلَهُ کانَ آمِناً ، فَمَن أحَبَّکُم ووالاکُم کانَ آمِنًا مِن عَذابِ النّارِ ، ومَن أبغَضَکُم اُلقِیَ فِی النّارِ . یا عَلِیُّ وللّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ استَطاعَ إلَیهِ سَبیلاً» پس مردم باید به سوی خانه خدا بیایند.

یکی از صحابیان از حضرت زهرا (س) پرسید: «چرا علی (ع) برای گرفتن حق خود اقدام نکرد؟»

صدیقه طاهره (س) فرمود: «مَثَل الإمامِ مَثَل الکَعبَةِ إذ تُؤتی و لا تَأتی؛ کعبه سراغ کسی نمی‌رود، مردم باید سراغ کعبه بروند.»

۴. مثل نجوم السماء:

در خطبه ۶۳ «نهج‌البلاغه»، امیرالمومنین (ع) می‌فرماید: «الا ان مثل آل محمد صلی الله علیه و آله کمثل نجوم السماء اذا خوی نجم طلع نجم الآخر.» آسمان هرگز بدون ستاره نیست. امروز نیز، چشم جهان به نور وجود جان‌جانان، امید انبیا و اوصیا، حضرت بقیّة‌الله‌الاعظم(عج)، روشن است.

۵. مثل رأس در بدن:

در روایتی در «املی شیخ طوسی»، صفحه ۴۸۳ آمده است: «اِجعَلوا أهلَ بَیتی مِنکُم مَکانَ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ ومَکانَ العَینَینِ مِنَ الرَّأسِ ، فَإِنَّ الجَسَدَ لا یَهتَدی إلاّ بِالرَّأسِ ولا یَهتَدِی الرَّأسُ إلاّ بِالعَینَینِ.»

جایگاه رأس در بدن، فرماندهی است. اگر سر از تن جدا شود، جسم هیچ ارزشی نخواهد داشت.

* خطر جریان انحرافی در تقریب مذاهب

آنچه گاهی در این روزها درباره حضرت صدیقه طاهره(س) گفته شد و کاملاً باطل و بی‌پایه بود و هیچ‌گونه ارتباطی با حقیقت نداشت، موضوعی که تقریب مذاهب را به انحراف می کشد:

عبارت «تقریب» به‌معنای زندگی مسالمت‌آمیز بین شیعه و اهل‌سنت است که این خط، نه خط امروز بلکه خطّ اهل بیت (ع) در طول تاریخ بوده است. در کتاب «اصول کافی»، در باب آخر ایمان و کفر، چندین روایت وجود دارد که به ما دستور می‌دهد با اهل‌سنت زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشیم.

یکی از سوژه‌هایی که مورد استفاده قرار می‌گیرد، «اختلاف» است. بنابر این روایات، خط ما در مسئله تقریب، خط اهل بیت علیهم السلام باشد.

* هدف اصلی تقریب، وحدت در برابر دشمن

پنج انگشت یک دست، در شرایط عادی از هم فاصله دارند؛ اما هنگامی که دشمن حمله می‌کند، به‌هم می‌چسبند و تبدیل به «مشتی» می‌شوند. این مشت، مشت جهان اسلام علیه استکبار است. این خط، هم خط اهل بیت (ع) و هم خط نظام اسلامی است.

لازم است ذکر شود: «تقریب به معنای پنهان‌کردن حقایق نیست»، بلکه «بیان درست و علمی حقایق، تقریب را تقویت می‌کند.» شهادت حضرت زهرا (س) چنین حقیقتی است که نباید پنهان شود.

بیان درست حقایق تقریب را تقویت می کند. شهید مطهری مقاله ای نوشته اند تحت عنوان «نقش الغدیر در وحدت اسلامی». ایشان می گوید که الغدیر بالاترین نقش را در وحدت داشته، چون مطالب مستند بیان شده است. مصائب حضرت صدیقه طاهره که وارد شده، همه اش مستند به کتاب های اهل سنت است.

* تأکید اهل بیت(ع) بر شهادت حضرت زهرا (س)

شهادت حضرت زهرا را تنها ما نمی گوییم، امام کاظم علیه السلام می فرمایند. کتاب «الکافی» باب مولد موسی بن جعفر صریحاً فرموده است: «کانت فاطمة صدیقة شهیدة.»

معرفی چند کتاب مفید درباره حضرت زهرا(س):

۱. «الحجّة القراء فی شهادة الزهراء» — تألیف آیت‌الله العظمی سبحانی: شامل سی سند، که هیچ‌کدام از مآخذ شیعی نیست و همگی از منابع اهل‌سنت است.

۲. «ظلامه الزهراء فی النصوص والآثار» — مستند به منابع اهل‌سنت.

۳. «ماساه الزهراء» (دو جلد) — تألیف علامه سید جعفر مرتضی. مجتهد تاریخ بود. در این دو جلد، تمام مصائب وارد بر حضرت زهرا (س) — یکی یکی و با سند — بیان شده است.

* هر کس در حوزه به جایی رسیده با محبت اهل بیت(ع) بوده است

هر کسی که در این حوزه به جایگاهی رسیده، تنها با محبت و تمسّک به اهل بیت (ع) بوده است. من در اینجا چند نام بزرگوار را ذکر می‌کنم:

امام خمینی (ره): بی تردید او بالاترین نقش را در احیای اسلام ایفا کرد. مرحوم آیت‌الله العظمی اراکی: که سن ایشان ده سال بیشتر از امام(ره) بود و مقداری تفسیر صافی را حضرت امام محضر ایشان خوانده بود. ایشان هنگام ملاقات با امام(ره)، می‌فرمودند: «السلام علیک یا مُجدّد الإسلام.» هر آنچه امام داشت، از اهل بیت (ع) بود.

۱. امام (ره) پانزده سال در نجف بود؛ حتی زیارتش هر شب را ترک نمی‌کرد. در روز کودتای ۲۸ مرداد، چون نمی‌توانست به حرم برود، در بام خانه ایستاده و مقابل ضریح، زیارت می‌خواند.

۲. طی این پانزده سال، هر روز یک ساعت پس از اذان مغرب در حرم ایستاده، «زیارت جامعه کبیره» را می‌خواند.

۳. در ایام خاص زیارتی خاص، از نجف به کربلا برای زیارت سیدالشهداء (ع) می رفتند.

۴. حضرت امام خمینی(ره) زمانی که در مسجد محمدیه که امروز بخشی از رواق حرم حضرت معصومه سلام الله علیها شده است، درس می گفتند و همیشه بعد از درسشان به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف می شدند.

۵. یکی از نزدیکان حضرت امام(ره) نقل می کند که ایام عاشورا که حضرت امام(ره) در پاریس بودند، فرمود به من که فردا در مقابل دوربین ها روضه حضرت اباالفضل العباس علیه السلام بخوان.

- مقام معظم رهبری و روضه‌خوانی در طول سال:

روضه حضرت اباعبدالله الحسین به مدت ۵ روز و روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه به مدت ۵ روز هر ساله برگزار می شود. رهبر انقلاب اسلامی فرموده اند که من مشکلات مملکت را با همین روضه فاطمیه از حضرت زهرا سلام الله علیها می خواهم.

- مرحوم آیت‌الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری، دستور داده بود قبل از هر درس، روضه خوانده شود.

- علامه امینی (عشق‌بی‌قرار اهل بیت).

- علامه طباطبایی: خانه شان در خیابان صفائیه بود و روزه‌اش با بوسه بر ضریح حضرت معصومه(س) افطار می‌شد.

- ملاصدرا: هنگامی که در کهک با مشکلات علمی روبه‌رو می‌شد، به حرم حضرت معصومه (س) مراجعه می‌کرد و با زیارت، مشکلاتش را حل می‌نمود.

* خاطره‌ای ناب:

در یکی از دوران‌ها، طاغوت برای نشان دادن اینکه با علما بد نیست، اعلام کرد که در دستگاه‌های دولتی (مانند دادگستری) از علما هم استخدام می‌کند. مرجع تقلید آن زمان این اقدام را تحریم کرد و فرمود: «هیچ طلبه‌ای حق ندارد در دستگاه‌های دولتی طاغوت استخدام شود.»

اما یک‌روز خبر دادند که فلان طلبه — که سمبل تقوا بود — در دادگستری طاغوت استخدام شده است. به‌تدریج گزارش‌هایی مبنی بر اینکه لباس طلبگی را کنار گذاشته، روزه نمی گیرد و حتی نمازش را ترک کرده، رسید.

آقایی زمینی مرغوب در شمال تهران داشت که آن شخص می خواست آن را از چنگ او خارج کند؛ صاحب زمین به آن طلبه که استخدام دولت شده بود و رابط آن شخص بود، گفت که او با مراجع تقلید مخالفت کرده به هیچ وجه حاضر نبود زمین را به او بدهد. آن شخص گفت که بیا و این را خودت به او بگو؛ و قبول کرد که با هم به نزد خریدار زمین بروند؛ سر راه در مسجد ارگ که مجلس ختمی در آن بود، گفتم که «یعنی بنشینم قرآن بشنوم؟!»؛ وارد شدیم، خواست که به حیات مسجد برود، او را از این کار نهی کردم و قبول کرد در مجلس ختم نشست.

وقتی وارد مسجدی شدند و قرائت قرآنی را شنید — قرائتی که بر دل می‌نشست — دگرگون شد و دیدم که به خود می لرزد.

گفت: «پاشو بریم، غلط کردم، فریب خوردم. همسر و فرزندانم گفتند: ‘نون طلبگی کم است و شما را به جایی نمی‌رساند؛ باید دنبال نون باشی و... من فریب خوردم.»

سپس تقاضا کرد: «لطفاً برای من خانه‌ای اجاره کن تا پنج‌شش ماه زن و بچه‌ام من را نبینند» در این مدت، تمام نمازها و روزه‌ها را قضا کرد و پول هایی که به ناحق گرفته بود، با صاحبانش برگرداند.

شخصی که موجب هدایت آن فرد شد، چند ماه بعد، هنگام سفر به کربلا، به او گفتم که می خواهی تو هم به کربلا بیایی؟ دیگر حالتی دیگر داشت: نمازش، قرآن‌خوانی‌اش و نگاهش کاملاً تغییر کرده بود.

به او گفتم: «یادت هست تو چه لجن‌زاری بودی؟»

گفت: «یادم است. تو مرا از آن لجن‌زار درآوردی.»

در پایان گفت: «یک روز، امام عصر علیه السلام را دیدم که گفت: ‘می‌دانی چرا در آن لجن‌زار افتادی؟ چون توسل را ترک کردی، اگر توسل را ترک نمی‌کردی، نگه می‌داشتیم.»

این قصه عبرت‌آمیز را در اینجا عرض کردم تا یادآوری شویم: «توسل را ترک نکنیم.»

تنها شهری که در تمامی مناسبت ها در آن ده‌ها مجلس عزا و ولادتی برگزار می‌شود، قم است، در مجالس شرکت کنید. امیدوارم این راز و رمز را دریابیم و تا آخر عمر، با اهل بیت (ع) همراه باشیم.

پروردگارا! به کرم خود، مسیر ما را همواره مسیر اهل بیت (ع) نگاه دار و سایه نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری (حفظه‌الله) را بر سر ما باقی بدار.

خداوندا! ما را سرباز مخلص حضرت ولی‌عصر (عج) قرار بده و در فرجه مُعَجَّل‌الفرج، تعجیل فرما.

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha